Thursday, June 19, 2008

When nothing exists

من و خلبانان شکاری
من و چراغ های پر سوی شهر
من و انگیزۀ هیچ برای ادامه
من و هراس از تاریکی بعد
من و تنهایی بیش از قبل
من و منِ بی من
.

4 comments:

Anonymous said...

my own nothingness

soie said...

I miss you....I miss here... I miss so many things so much that I think I have lost the sense of touch...

roni said...

baz azat door shodam o havato kardam

Anonymous said...

سلام رفیق قدیمی
خیلی وقت اینجا نیمدم
دلمون واست کلی تنگ شده بود
هنوز دیر به دیر اپ می کنی و زیبا
بیا ببینیمت