Monday, March 06, 2006

close your mind

وقتی عشق نداری زندگی یه جوریه ، یعنی یه جور دیگه ست...
راحتی ، خوشی ، بالا پایین می پری ، صبح تا شب با دوستهات می گردی ، می چرخی ، می خندی ، خلاصه آخر بی خیالی...
اما با این حال انگار یه جوریه....
وقتی موقع رانندگی می شنوی:
…and my heart is mourning for your love tonight…
یهو تعجب می کنی.... تو فکر فرو میری و سعی می کنی به خاطر بیاری که چه جوری می تونه باشه.... احساس خالی بودن می کنی.... سرتو برمی گردونی و سعی می کنی به پسر پرادو سوار بغلیت که داره سرشو تکون می ده ، از پشت شیشه لبخند بزنی ، اما انگار نمی شه.... خودتو می زنی به بی خیالی و آدامستو باد می کنی و گازشو می گیری و می ری....

بعدی که می رسه می شنوی که پگی لی با تمام حسش می خونه:
…When you kiss me , Fever when you hold me tight….FEVER……
بدفرم حالتو می گیره و بعد با خودت می گی خوب حالا آدم تب نکنه ، چی می شه مگه؟! گازو محکمتر فشار می دی......
از جلوی اکسسوریز که رد می شی چشماتو می بندی و تا 10 می شمری بعد تصویر بوسیدن پر و جوانا رو صندلی عقب از تو آینه میاد جلوی چشمات....
با خودت می گی آره خب! زندگی رنگ نداره...
سرگیجه هات که شروع می شن می شمریشون بعد یادت میاد که هنوز نرفتی دکتر ! کی می دونه فردا چی میشه......
پس فقط بخند و به این فکر کن که عید با دوستهات می ری شمال......

پ.ن:نه دیگه این واسه ما دل نمی شه
.

20 comments:

Anonymous said...

آره ديگه اين دل واسه ما دل نمي شه اگرم شد ديگه عاقل نمي شه
ميگن هر سكه ميشه قلب باشه اما هر چي قلب شد دل نمي شه
.............

Anonymous said...

عوضش وقتي كه عشق باشه ، هي بهت دروغ ميگه و تو هم دائم بهش دروغ جواب ميدي .انقدر باحاله .

Gipsy said...

اين قشنگ تريت پست ات بود!!!!واقعا عاليه

Anonymous said...

آدم چه خوشش میاد میبینه یکی Empyrium گوش میده . . . همینجوری الکی

Anonymous said...

azizam kasi ke balhayat ra gheychi karde ast ra mikosham.... narahat nabash... !!! life's like this :)

Iranian idiot said...

آها! همينه دخترم!
آدم هميشه بايد بنيه اي قوي داشته باشه و بتونه با كسالت هاش كنار بياد! حالا چه سرگيجه باشه چه عشق و عاشقي و اينا!
اصلا اينارو بيخيال! خوشم مياد حتي پول يه پرادو به قيمت يه لبخندت نمي ارزه! ها ها! آخرشه!

كلا تريپ اين پستت منو ياد كريزي اروسميت انداخت! تا هر گروه ديگه اي! نمي دونم چرا!
حالا فردا رو چه ديدي شايد يه بوس توي جنگلاي شمال... لول!

Anonymous said...

دلم واسه آخر بی خیالی تنگ شده.

Anonymous said...

همون شمال رو عشقه ..عشق رو بی خیال

Anonymous said...

من نيز چو خورشيد دلم زنده به عشق است
راه دل خود را نتوانم که نپويم

هر صبح در آيينه ی جادويی خورشيد
چون مينگرم او همه من من همه اويم

او روشنی و گرمی بازار وجود است
در سينه من نيز دلی گرمتر از اوست

او يک سر آسوده به بالين ننهاده ست
من نيز به سر ميدوم اندر طلب دوست

ما هر دو در اين صبح طربناک بهاری
از خلوت و خاموشی شب پا به فراريم

ما هر دو در آغوش پر از مهر طبيعت
با ديده جان محو تماشای بهاريم

ما آتش افتاده به نيزار ملاليم
ما عاشق نوريم و سروريم وصفاييم

آره عزيزم ما اينيم.....
تو هم همينی.......ميدونم

صورتکِ خیالی said...

پووووف مگه عشقي هم مونده؟
دلت خوشه ها!

Anonymous said...

بیشرمانه از لذت بردنهای بیشرمانه لذت میبرم پس مرسی به خاطر کامنتی که نوشتی...و اینکخ با همه وجود این نوشته ات رو حس میکنم و میفهمم..من عاشق این نفسهای راحت کنار دوستانم

Anonymous said...

Such a common story
Such a common tale
Circumstances change
And feelings too

FEVER won't last.

Anonymous said...

سلام.وبلاگ فوق العاده ای دارید مطالب اون هم با محتواست به همین خاطر من شما رو لینک کردم.
خوشحال میشم به وبلاگ من هم سری بزنید.

Anonymous said...

Happy International Women's Day.

Anonymous said...

my own e man!! I need time to write !! :*

Anonymous said...

are...manam darameshoon

Iranian idiot said...

Did You SAy Pastry?
You MEan Cookies?
Cookies and Milk?
Oh God!
I Wish I Could give you a Hug...

Anonymous said...

maileto ceck kon

Maryam said...

جالب بود

Maryam said...

:)