رگ های چشمام، سرمهء دستام، سربالایی
Wednesday, February 04, 2009
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
skip to main |
skip to sidebar
About Me
Subscribe
Links
- A Man Called Old Fashion
- antieverything
- Artless Hand
- bEaUtifUL bItCh iN dA heLL
- Bingala
- Enough is not Enough
- Holy Killer
- koooootah
- Lithium
- Minority Report
- n-y-x
- Quantism
- Rephrased
- S h o r t o u g h t s
- Silver Corona
- Sleeper
- SOIE
- The Bizz
- The Daily Post
- The Heart-Sick Memories
- The tiny world of Mister OOF
- آخرین وسوسه های من
- آشپزخانه خانم استوکز در جنوب لندن
- اطلسیهای خیس
- انگشتان نیکوتینی
- بلند فكر مي كنم
- به پشت سر نگاه نکن
- تب چهل درجه
- تراموا
- خودم که می شوم
- دخـترو
- رونــــــــی
- زرافه
- زیر پوست من
- سورئالیست
- شازده کوچولو
- فتو فیلیا
- قسمتی از روزگار من
- قصه های عامه پسند
- میرزا پیکوفسکی
- نامه هايی که پسر همسايه پاره کرد
- نویسنده در تاریکی
- نیلگون
- هذيانهاي يك بيمار رواني
- وبلاگ بدون اسم
- پــــرت
- چرت کوتاه روی موزاییک های یخ زده
- چند وقت یه بار
- یادداشتهای زیرزمینی
Labels
- Real Sense (69)
- شعور و آب طالبی (25)
- انزجار و غیره (16)
- Dear Diary (12)
- Wanted-Unwanted Happenings (11)
- داستان که چه عرض کنم (10)
- روزمرگی (6)
- عفتِ بدخو (2)
- منم بازی (2)
- Daily Prayers (1)
9 comments:
مرسی شبی جون خیلی خوش گذشت البته از اولم معلوم بود چون پیش تو همیشه خوش میگذره
مرد که دستش روی موس بود دوباره متن رو خوند ، "رگهای چشمام ، سرمه ی دستام ، سربالایی" اما نمیفهمید چی قراره از توی اون کلمات در بیاد.
یه بار دیگه با دقت بیشتری خوندشون . با خودش فکر کرد شاید مشروب خورده واسه همین رگهای چشمهاش تحریک شده ن ، بعدشم خواسته سرمه بزنه اما چون خوابش برده نتونسته و سرمه تو دستش مونده ، اما خوب سربالایی چه معنی میده ، با خودش فکر کرد شاید خواب سربالایی دیده و یهو از خواب پریده ، فقط خدا کنه سرمه رو گذاشته باشه رو میز توالت که دوباره که میخواد بخوابه بتونه دستش رو راحت باز و بسته کنه .خواب مستی عجب حالی میده
قربونتون برم . عرض شود که به قول آقا رضا کیانیان تو فیلم یک تکه نان که من ندیدمش اما همین تیکه ای که میخوام بگم و دیدم که "هه! دله دیگه ، میگیره!"
حالا نقل ماست دیگه ، گرفته ، چه میشه کرد ؟
در مورد سالار و اینا هم عرض کنم که تاج سری عشقی!خدا شاهده
رگهای چشمانم ، سرخ سرخ
سرمه دستانم ، رنگ به رنگ
این دل تنهایم ، فکر شوق
حرف نهانم ، در سرم
امید روز رستگاریم
فکر فردا به شب کنم
...and me, left here with my own Hangover.
Sometimes Reality is being in toilet, staring in the mirror All Cried, Vomitted, Numb, miserable, sleepless Unwantedly!
Too Much "Dreaming" Will Kill You!
dar rastaye poste ghablit fekkonam in barat jalebbashe http://www.yeaalameharf.blogspot.com/2004_10_17_yeaalameharf_archive.html#109804357052179939 edamash
http://yeaalameharf.blogspot.com/2004/10/3.html
http://yeaalameharf.blogspot.com/2004/11/4.html
ghadimie albate
sareto bendaz payini
من یه احساسی بهم میگه که داری همه ی بلاگ رو میخونی ! آره؟ یا علی آقا!ه
یه چیزی ، من از خود آقای لیتیوم که میگی دوستته پرسیدم که اونیکه تو میگی اون نیست ، تو بودی ؟ گفت آره ! بعدم خوب قاعدتن نذر نداره که عکسهای اون وبلاگ رو مجانی رو هاست لیتیوم میزبانی کنه که ، هان ؟ بنابراین ، اتقو الله و ایشون همونه ، و میتونی ازش بپرسی اصلن :)
بعد یه چیز دیگه ، دیدم این پست از بقیه کمتر کامنت داره رو این کامنت گذاشتم ، البته یک مقدار هم چون حرف ربطی به بلاگ و اینها نداشت ... خلاصه که اینطوری ؟ آهان ، جدی تو هم ویدئو کلیپ کاریی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی؟
Post a Comment