بگذارید ببینم، بله، درست ساعت هشت و دوازده دقیقه صبح روز سه شنبه بود که ساحره کوچک متوجه شد چوب دستی اش درست کار نمی کند. ماجرا از این قرار بود که هنگامیکه ساحره از خواب بیدار شد و چوب دستی اش را به سمت دمپایی روفرشی هایش تکان داد، یک لنگه از آنها از انتهای اتاق پرتاب شد و درست به پیشانی اش خورد
ساعت پنج عصر همان روز، ساحره بعد از گذراندن یک روز پر دردسر، شامل حوادثی چون پاشیدن آب جوش کتری روی سقف، سبز شدن هویج ها به جای رنده شدن و تبدیل حوله حمام به یک کلاف نخ، متوجه شد که نخیر! چوب دستی دیگر اصلا کار نمی کند
صبح روز چهارشنبه، ساحره از آنجا که هیچ جای معتبری برای تعمیر چوب دستی سراغ نداشت و خوب دایاگون اَلی هم که زاییده ذهن خانم رولینگ بود، در یک کلاس آزاد شعبده بازی ثبت نام کرد تا حداقل بتواند جلوی در و همسایه حفظ ظاهر بکند
ظهر روز پنجشنبه بود که ساحره ناچار شد برای برآورده شدن خواسته هایش همان کاری را بکند که سایر مردم می کردند: دعا
همان روز در گوشه ای از آسمان هشتم، فرشته قدبلندی پکیج ارسالی از ساحره را دریافت کرد و پس از بازرسی کامل، در ویتینگ لیست قرار داد
ساعت پنج عصر همان روز، ساحره بعد از گذراندن یک روز پر دردسر، شامل حوادثی چون پاشیدن آب جوش کتری روی سقف، سبز شدن هویج ها به جای رنده شدن و تبدیل حوله حمام به یک کلاف نخ، متوجه شد که نخیر! چوب دستی دیگر اصلا کار نمی کند
صبح روز چهارشنبه، ساحره از آنجا که هیچ جای معتبری برای تعمیر چوب دستی سراغ نداشت و خوب دایاگون اَلی هم که زاییده ذهن خانم رولینگ بود، در یک کلاس آزاد شعبده بازی ثبت نام کرد تا حداقل بتواند جلوی در و همسایه حفظ ظاهر بکند
ظهر روز پنجشنبه بود که ساحره ناچار شد برای برآورده شدن خواسته هایش همان کاری را بکند که سایر مردم می کردند: دعا
همان روز در گوشه ای از آسمان هشتم، فرشته قدبلندی پکیج ارسالی از ساحره را دریافت کرد و پس از بازرسی کامل، در ویتینگ لیست قرار داد
پ.ن. خواهرم، کورونا، می درخشد!
16 comments:
شما درمسافرت هم قلم در دست دارید بسیار عالی!
ساحره ها هم تواناییشون یه حدی داره. چه خوب که خودش به این مسئله آگاه بود.
بهش بگو صد بار بگه: ثم بک ... ایشالا گره از کارش باز میشه
چقدر الآن تصمیم گرفتم که دوباره هری پاترها رو بخونم ! یه چیز دیگه : چیزی که تو سرم میگذشت موقع نوشتن اون متن این بود که نه اصلن هم اشتباهی در کار نبوده و لول همونیه که گفتی . اما اعتراف میکنم که اگه فکر کنیم که اشتباه فرستاده بود چقدر اون دو تا مرد با هم توفیر میکنن .چقدر جمله بندی و اینام بد شد ، تابلو ه که من دو روز دیگه کنکور دارم ؟
دلم سوخت واسه ساحره ی بیچاره...
hard to trick the experts ;) that post was originally thought in persian :">
---
brb with the next comment for your post after these messages... ;)
خوب و بد آمیخته به هم! یه کم پیچیده است..
agar sahereye aziz priority package ersali ro rooye high set mikard miraft avale list ;-)
دفعه های قبل که اومدم اینجا جون کندمو هر دفعه نشد کامنت بذارم.
لینکت میکنم
دفعه های قبل که اومدم اینجا جون کندمو هر دفعه نشد کامنت بذارم.
لینکت میکنم
ساحره کوچولو گناه نداشت. ساحره کوچولو باید میدونست که همه ی چیزای خوب و عجیبی که معلوم نیست از کجا اومدن یه روزی نتموم میشن.
ساحره کوچولو باید میدونست که وقتی کم کم بزرگ شه همه چی عوض میشه.
ساحره کوچولو یه روزی تنها یمشه و شاید آرزوش که تو لیست انتظار گذاشته شده سال ها بعد برگرده
اونم با یه مهر "بازگشت"ه
من جم شده؟ یه این پست یه جیزی رو ته روحم دست کاری میکنه. نمیتونم پیداش کنم.
کلافم
!!!ما عاشق ِ فرشته های قد بلند میباشیم
A pray for the prey :)
---
Wizards don need God due their wand then?? ;)
A potter fan.
A non believer without a wand ;)
"Let there be Love"
---
P.s: there are other things u never read in the book but one would wonder how they had s*x, took showers... ;)
God forbid!! Germany!!?? nah ;)
---
I was half shocked, half amazed! and then totally laughing inside!! I had just one line in my mind " IMPROVE YOUR ENGLISH "!
فعلا بمونه تو کفِ ویتینگ لیست تا اونجاش پاره شه
Post a Comment