Saturday, December 03, 2005

شروع

همه چیز از مدتها پیش شروع شد….. یه شروع گنگ که هیچوقت نفهمیدم دقیقاً کی بود و کجا بود…. اصلاً چرا شروع شد…اما شد….شروع شد تا من تبدیل بشم به این من امروز…. اون دختری که زیاد می خندید دیگه نخندید….گریه کرد… گریه کرد و حالا دیگه حال هیچی نداره…. اون دختر خوشحال که همه دور و برش بودن حالا در به در دنبال کساییه که بیان دور و برش تا یادش بره…. یادش بره که کی بود و چی شد… یادش بره که چند وقت گذشته و چقدر مونده…یادش بره که 27 سالگی یعنی چی… یادش بره که دیگه خودشو دوست نداره….

10 comments:

Anonymous said...

God told us from very beginning...
have enough courage to change your mind honey.
just this.
I belive you can.
try it...

Anonymous said...

كاش مجبور نبوديم اين تقاصهاي بي منشاو بيهوده و بي سروته و هي پس بديم ، هي پس بديم..

Anonymous said...

به نظرم تنها راهش اينه كه به همه اين تنهاييها و گريه ها بخندي تا شايد ادمايي كه مجبورت كردن عوض بشي يادشون بياد كه تو وقتي مي خندي چقدر خوشگل مي شي و يا اينكه چه چيزايي رو دارن ناخواسته از تو مي گيرن
البته خيلي روي فهميدنشون حساب نكن

Anonymous said...

سلام عزيزم . چرا اينجوری فکر ميکنی که بايد با ديگران سعی کنی که همه چيز را فراموش کنی تو خودت به تنهايی دنيايی هستی که ميتوانی عوض بشی و از اين وضعيت بيرون بيايی و ميتوانی دوباره بخندی . پس بخند تا دنيا بهت بخنده عزيزم فراموش نکن گريه هم بخشی از زندگی است و نبايد همه آن بشه .

Anonymous said...

halle:
as a first time which i saw you ,i've got to confess that you'r so impressive by look.

Anonymous said...

mishe behesh begi man kheili bahash hal mikonam..ZiaD

Anonymous said...

دلشون هم بخواد بیادن پیشت

Anonymous said...

Thank you!
[url=http://oyfeashq.com/ivnv/rnzd.html]My homepage[/url] | [url=http://pjkkcraq.com/ujuv/zetf.html]Cool site[/url]

Anonymous said...

Thank you!
My homepage | Please visit

Anonymous said...

Great work!
http://oyfeashq.com/ivnv/rnzd.html | http://ekoojgjy.com/lcno/prwd.html