Sunday, December 25, 2005

توهم

می گم همش توهمه... این صداها توی سرم... این صحنه ها جلوی چشمام...خاطره هام توهمه...

زندگیم به کل توهمه.... دوزش بالا بود... خیلی بالا... توهمش شده یه عمر...

All and all it was

all just

breaks in

the wall

5 comments:

Anonymous said...

این عکس پایین چندانم توهم نداره اما

Anonymous said...

تنهایی توهم­بار است. اگر من تفاوت خود را از درون تماشا کنم، شاید آن را تفوق بیانگارم. این اولین توهم آدم تنها است. اما نه، من تنهایم و این اولویتی برای من نیست. تنهایی فضیلت نیست، وضعیت است.
من تنهایم، تفاوتی را که بر من تحمیل شده تاب ندارم، برای بیرون آمدن از تنهایی به هر دری می­زنم، تو را که ترکم کرده­ای، تو را که نادیده­ام گرفته­ای، تو را که حبسم کرده­ای، تو را که مجنون­ام خوانده­ای، تو را که تحقیرم کرده­ای، باید کیفر دهم: توهم دوم -- تروریسم تنهایی.

http://francula.blogspot.com/2005/07/blog-post_19.html

Anonymous said...

Confusion never stops...
Illusion never stops...

Shine said...

تو را که ترکم کرده­ای، تو را که نادیده­ام گرفته­ای، تو را که حبسم کرده­ای، تو را که مجنون­ام خوانده­ای، تو را که تحقیرم کرده­ای، باید کیفر دهم
.
.
.
تو را که ترکم کرده­ای، تو را که نادیده­ام گرفته­ای، تو را که حبسم کرده­ای، تو را که مجنون­ام خوانده­ای، تو را که تحقیرم کرده­ای، باید کیفر دهم
.
.
.
تو را که ترکم کرده­ای، تو را که نادیده­ام گرفته­ای، تو را که حبسم کرده­ای، تو را که مجنون­ام خوانده­ای، تو را که تحقیرم کرده­ای، باید کیفر دهم
.
.
.

Anonymous said...

ای کاش نمی فهمیدیم........از دانستگی زیاد خسته ایم و کلافه...//دنیای پایین بهتره...سعی کن با همون باشی